با کلیک روی تابلو به صفحه اصلی وبگاه بروید

دوشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۶

دریچه زرد/پیششش مالله الرحمن الرحیم/اسماعیل وفا یغمایی






نوشته ها.شعرها وپژوهشهای اسماعیل وفا یغمایی


esmailvafa99@yahoo.ca


پیششش!مالله الرحمن الرحیم


اسماعیل وفا یغمایی

در مثل مناقشه نیست. می گویند حجت الاسلام طراز مکتب ومتفکر و فرزانه و اندیشمند کم نظیر حجت الاسلام والمسلمین ملاحسنی که اگر اشتباه نکنم گویا فرزند خودشان را هم با محبت اسلامی به جوخه اعدام سپرده است در غروبی از غروبهای یکی از ماههای مبارک رمضان و پیش از آنکه دست به تناول اطعمه و اشربه بزنند آماده شده بودند تا قبل از افطار ابتدا اقامه نماز نموده و پس از آن مشروبات و ماکولات را نوش جان و گواری وجود مبارکشان بفرمایند.
القصه صدای اذان بلند می شود و حجت الاسلام رو به قبله و رو به سفره افطاری از صمییم دل و جان بدرگاه ایزد منان تکبیری گفته و آماده نماز خواندنند ولی ( از آنجا که خداوند دائم مومنان را به لنبلونکم من الخوف و الجوع می آزماید تا درجه ایمانشان را بداند) هنوز دستها را پائین نیاورده متوجه می شوند که گربه گر گرفته وکچل و یک چشم و گوش بریده همسایه از فرصت استفاده کرده و دارد خود را به سفره و چند قلم لنگ مرغ و سینه خروس! نزدیک می کند. حال خودتان قضاوت کنید که چه فاجعه ای در حال رخ دادن و چه سیلی سنگینی دارد بر چهره اسلام فرود می آید که بقولی فشار و ضربه اش از هشت سال جنگ تحمیلی بیشتر است . از یک طرف نمی شود نماز را شکست که باعث دلخوری خدا میشود وباعث آبرو ریزی است و از طرف دیگر گربه بی حیا ی خدا نشناس ملی گرای منافق و کمونیست به نزدیک لنگ مرغ رسیده است. چه باید کرد؟ در گرما گرم بوقوع پیوستن این تراژدی ناگهان امدادی از غیب می رسد و بوق نبوغ حجت الاسلام به صدا در می آید و ایشان با تبدیل « ب» بسم الله به «پ »وغریدن کلمه پیششش ! مالله الرحمن الرحیم هم سوره حمد را شروع کرده و هم با پاشیدن مقدار زیادی تف به سر و سبیل جانور گرسنه گربه ناکس را فراری می دهند.
بقول قدیمی ها این مثل بدان آوردم که فقیر به درخواست دوست گرامی اقای سورن در سایت گزارشگران به چند سئوال در نگرانی از وقوع جنگ و بخاک و خون کشیده شدن مجدد سرزمین فقیه زده ای که نمی خواهم با بلیه جنگ حتی خشتی از دیوار ویرانه ای در ویران ترین روستایش فرو افتد و بقول اخوان:
ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم
پاسخ گفته و در ضمن در مورد راه حل سوم به عنوان یک پناهنده که بیست و پنجسال است مثل چند صد هزار ایرانی پناهنده وغربت کشیده دارد آب غربت را می خورد و بقدر وسع و ظرفیت بار محبت میهنش را بر دوش می کشد ازعدم جمعیت و همبستگی لازم گروههای مبارز در خارج کشور ونبودن صدای مشترک نیرومندتری که بتواند علیه جنایات فاجعه بارجمهوری اسلامی در خارج کشور بر خیزد اظهار نگرانی کرده ونام عارضه اعتقاد به تک صدائی یا مونو تونی را اسکیزو فرنی سیاسی گذاشته بودم و الان هم بر این اعتقادم ودر آینده نیز در این باره در فرصتهای مناسب توضیح خواهم داد. که گفته اند لاحیا فی الدین و من اعتقاد دارم در سیاست هم باید این چنین بود و اشکالات را گفت هر چند باعث دلخوری بشود.
این از اقامه نماز بنده پیش از افطار! امادر برابر گربه حرام لقمه و گوش و دم بریده «ایران دیدبان »باید به گربه بیچاره ای که می خواست لنگ مرغ سفره افطار ملا حسنی را بخورد نه تنها هزاران درود فرستاد بلکه باید او را برای دوره بعد از احمدی نژاد کاندیدای ریاست جمهوری نمود! . آن گربه دربدر و گرسنه به دنبال لقمه نان حلالی بود تا شکم گرسنه خود را سیر کند اما این گربه دم بریده که سالهاست بر سر سفره امام راحل و فقیه بزرگوار جناب سید علی و بزرگانی چون خاتمی و رفسنجانی و احمدی نژاد لقمه های چرب و نرم فراوان و مستمر را نوش جان کرده و تمام علوم و فنون لازم را فرا گرفته و در اساس تخصص اش تحلیل و تفسیرگروهها و شخصیتهای مبارز و بویژه مجاهدین و ابراز وحشت از بقای آنهاست تقریبا در همه جا حاضرست ومنتظر است تا هر کس به دلائلی زاویه ای یا فاصله ای با دیگری دارد نفسی بر آورد، تا ایشان «مرنعومرنعو »های دل انگیز خود در زیر نوازشها ی دستهای کار کشته و زیرعبای ولی فقیه را به « میوووو میو»های گوشخراش در برابر مخالفان دم و دستگاه ولایت فقیه تبدیل کرده وهمه چیز را به همه چیز ربط داده و نتیجه گیری کند که: « چون ماست بسته شد دروازه را بستند!» و چون « فعل ماضی ضرب در شکل امری خود میشود اضرب پس عمر ابن خطاب رضی الله عنه خلیفه دوم است! ». آن گربه هرگز توجیه کننده جنایات و خیانات پلید ترین دشمنان این آب و خاک و جیره خوار دستگاه شکنجه و سر کوب نبود و این گربه خود از بانیان و آمران دستگاه سرکوب و جنایت است و در عین حال با قلم زدن مداوم در سایت خود نگران حقوق بشر و بر باد رفتن دموکراسی توسط کسانی است که تا گلو در خون آنان شناورست.
باید گفت ایرادات و یا اختلافاتی که اعضا و یا گروههای اپوزیسیون و تبعیدیان و پناهندگان با یکدیگر دارند بر سر جای خود که به سنت و باور مستحکم شیعی هم که حساب کنیم امامان دوازده نفر و معصومین چهارده تن بیشتر نیستند و کسی به امام سیزدهم و معصوم پانزدهم باور ندارد یعنی همه ایراد پذیر و جایز الخطا بوده و می توانند ایرادات یکدیگر را یاد آوری کنند اما به احتمال قریب به یقین این مجموعه عظیمی که در خارج کشور و دور از میهن سالهاست داغ غربت بر دل بار شرافت بر دوش می کشند در این که سی سال است باعث و بانی سوگ و درد یک ملت بزرگ کسانی جز اربابان امثال گربه گر گرفته ایران دیدبان نیستند تردیدی ندارند و با پر رنگ تر شدن این باور روزی دست در دست هم خواهند نهاد. من فکر می کنم این مجموعه و از جمله خود من هر ایرادی که نسبت به مجاهدین داشته باشیم نمی توانیم از این حسن بزرگ مجاهدین یعنی مبارزه مجاهدین با بزرگترین دشمنان این آب و خاک یعنی ملایان حاکم بر ایران و قاتلان دهها هزار تن از فرزندان این سرزمین چشم پوشی کنیم بنابراین ایرادات بجای خود و سخن کوتاه و پیششش مالله الرحمن الرحیم!.
17 آوریل 2007