با کلیک روی تابلو به صفحه اصلی وبگاه بروید

پنجشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۶

دریچه زرد । شعر امامزاده عبدالله। اسماعیل وفا

جمشید پیمان
_______________________________________________________
با تمام سختی ها ورنجها وسرکوبها و اختناق نفسگیرو استبداد دریده و وقیح مذهبی:امروز وآینده به دیروز،دانش و شناخت به جهل و خرافه و دگم،آزادی به استبداد ،خردمندان و روشنگران به رمالان ودجالان وآخوندهای قدیمی و جدید، ادبیات و فرهنگ نوین به رساله ها و کتابهای پوسیده و خونریز،ملت به حاکمان سرکوبگر و نسل پرشور و خردمند و شجاع امروز به جمجمه های تارعنکبوت گرفته ای که با تمام رنگ و لعابها وشعارها ، نهایتا در بیابانهای قرن هفتم و هشتم میلادی و اول ودوم هجری اطراق و بیتوته کرده و چاره دردهای ساکنان شهر امروز را ازمردگان شهرهای دیروز می جویند نخواهند باخت ।دانشگاه به عنوان مرکز جوشش آگاهی، ودانشجویان به مثابه رزمندگان پرشور و آگاه، سمبلهای این نبرد تاریخی پرشور و توقف ناپذیرند.خروش خردمند دانشجویان و سطح فرهنگ و ادراک والای این فرزندان رشید مردم ایران نوید بخش این حقیقت زیباست که مبارزات سی ساله مردم ایران دیریست که راه به مبارزه ای فرهنگی برده است که به سهم خودبه برافکندن نظام منحوس سیاسی حاکم اکتفا نخواهد کرد و تا گند زدائی فرهنگی و فلسفی و خرافه زدائی و دگم روبی به پیش خواهد شتافت . این نبرد پرشور از هم اکنون شروع شده است.بدون درک این مبارزه که نسل جوان و آگاه ایران بویژه دانشجویان در داخل ایران پرچمداران و منادیان آنند به درکی درست و همه جانبه از تعییرات عظیمی که در ایران در حال وقوع است نخواهیم رسید
___________________________________________________



امامزاده عبدالله
اسماعیل وفا یغمایی
................
.................
گوش كن!
درآينده ام من يا شيخ
كه در آينده ام

شا د و شنگرف و غلغل كنان
چون شراب فردا
در تاكهاى امروز
و نمى دانى كه آينده خواهد آمد
نه تنها با جامه هاى نو
كه با جسمى نو و جانى نو
رقصان و آواز خوانان
با تمام كاروانهايش وموسيقى چرخهاى ارابه هايش
كه ترا مى آزارد
وبا تمام ستاره هاو خورشيدهايش

و تو نمى دانى
از آن رو كه معصومانه
و شکوهمندانه رقت انگيزى

هیچ نظری موجود نیست: