جرئت دانستن داشته باشيم
شعار عصر روشنگرى
تلاشى براى شناخت تاريخ مقدس در تشييع
بخش سيزدهم
اسماعيل وفا يغمائى
دوران امامت امام رضا در روزگار هارون الرشيد
پس از كشاكشهاى فراوان، امام سى و پنجساله شيعيان امام رضا(على ابن موسى) زمام راهبرى پيروان خود را در مدينه در دست گرفت. پشتوانه قوى قداست و فضل پدرش موسى ابن جعفر، وكثرت شيعيان پيرو او در مدينه و ديگر نقاط، محاسن اخلاقى وويژگى هاى شخصيت على ابن موسى كه اكثر مورخان و محدثان بر آن تاكيد كرده اند، او را در مدينه به عنوان شخصيتى با قدرت معنوى بسيار مورد توجه قرار داده بود.
در اين جا و با توجه به حساسيت دستگاه خلافت عباسى در عدم تحمل مخالفان سياسى و يا شخصيت ها و نيروهائى كه ممكن است براى دستگاه خلافت خطرى ايجاد كنند اين سئوال پيش مى آيد كه چرا هارون الرشيد كه هفتمين امام شيعه را به زندان افكنده، و بنا بر اسناد شيعيان او را در نهايت، به شهادت رساند، در رابطه با هشتمين امام شيعيان حساسيتى نشان نداد.
برخى ازاسناد شيعه در اين رابطه توضيح مى دهند كه به دليل توجه امام رضا به حساسيت دستگاه خلافت، و بى پروائى هارون الرشيد در سركوب و كشتن مدعيان، على ابن موسى امامت خود را پنهان نگه مى داشت و تنها در مقابل پيروان خاص خود آن را آشكار مى كرد.
در مقابل اين دسته از روايات، اسناد ديگراز دعوت بى پرواى امام رضا در مورد امامتش در مدينه سخن مى گويند و نگرانى ياران نزديك او را از اين بى پروائى ياد آور مى شوند. در اين رابطه روايت كلينى (كافى جلد 1صفحه 487) قابل توجه است:
«صفوان بن يحيى»مىگويد:امام رضا پس از رحلت پدرش سخنانى فرمود كه ما بر جانش ترسيديم و به او عرض كرديم:
مطلبى بزرگ را آشكار كردهيى، ما بر تو از اين طاغوت (هارون) بيمناكيم.
فرمود: هر چه مىخواهد تلاش كند،راهى بر من ندارد
محمد بن سنان مىگويد در روزگار هارون به امام رضا عرض كردم:
شما خود را به اين امر-امامت-مشهور ساختهايد و جاى پدر نشستهايد،در حاليكه ازشمشير هارون خون مىچكد!
فرمود:
آنچه مرا بر اين كار بىپروا ساخته سخن پيامبر است كه فرمود:«اگر ابو جهل يك مو از سر من كم كرد گواه باشيد كه من پيامبر نيستم»و من مىگويم«اگر هارون يك مو از سر من كم كرد گواه باشيد كه من امام نيستم...ادامه مطلب را در قسمت تاريخ بخوانيد»
شعار عصر روشنگرى
تلاشى براى شناخت تاريخ مقدس در تشييع
بخش سيزدهم
اسماعيل وفا يغمائى
دوران امامت امام رضا در روزگار هارون الرشيد
پس از كشاكشهاى فراوان، امام سى و پنجساله شيعيان امام رضا(على ابن موسى) زمام راهبرى پيروان خود را در مدينه در دست گرفت. پشتوانه قوى قداست و فضل پدرش موسى ابن جعفر، وكثرت شيعيان پيرو او در مدينه و ديگر نقاط، محاسن اخلاقى وويژگى هاى شخصيت على ابن موسى كه اكثر مورخان و محدثان بر آن تاكيد كرده اند، او را در مدينه به عنوان شخصيتى با قدرت معنوى بسيار مورد توجه قرار داده بود.
در اين جا و با توجه به حساسيت دستگاه خلافت عباسى در عدم تحمل مخالفان سياسى و يا شخصيت ها و نيروهائى كه ممكن است براى دستگاه خلافت خطرى ايجاد كنند اين سئوال پيش مى آيد كه چرا هارون الرشيد كه هفتمين امام شيعه را به زندان افكنده، و بنا بر اسناد شيعيان او را در نهايت، به شهادت رساند، در رابطه با هشتمين امام شيعيان حساسيتى نشان نداد.
برخى ازاسناد شيعه در اين رابطه توضيح مى دهند كه به دليل توجه امام رضا به حساسيت دستگاه خلافت، و بى پروائى هارون الرشيد در سركوب و كشتن مدعيان، على ابن موسى امامت خود را پنهان نگه مى داشت و تنها در مقابل پيروان خاص خود آن را آشكار مى كرد.
در مقابل اين دسته از روايات، اسناد ديگراز دعوت بى پرواى امام رضا در مورد امامتش در مدينه سخن مى گويند و نگرانى ياران نزديك او را از اين بى پروائى ياد آور مى شوند. در اين رابطه روايت كلينى (كافى جلد 1صفحه 487) قابل توجه است:
«صفوان بن يحيى»مىگويد:امام رضا پس از رحلت پدرش سخنانى فرمود كه ما بر جانش ترسيديم و به او عرض كرديم:
مطلبى بزرگ را آشكار كردهيى، ما بر تو از اين طاغوت (هارون) بيمناكيم.
فرمود: هر چه مىخواهد تلاش كند،راهى بر من ندارد
محمد بن سنان مىگويد در روزگار هارون به امام رضا عرض كردم:
شما خود را به اين امر-امامت-مشهور ساختهايد و جاى پدر نشستهايد،در حاليكه ازشمشير هارون خون مىچكد!
فرمود:
آنچه مرا بر اين كار بىپروا ساخته سخن پيامبر است كه فرمود:«اگر ابو جهل يك مو از سر من كم كرد گواه باشيد كه من پيامبر نيستم»و من مىگويم«اگر هارون يك مو از سر من كم كرد گواه باشيد كه من امام نيستم...ادامه مطلب را در قسمت تاريخ بخوانيد»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر