سه گفتگوي كوتاه
(2)
دكتر زري اصفهاني ــ اسماعيل وفا يغمائي
گفتگوي دوم درگذشت به آذين و…
اصفهاني:
از تبريز باز هم بايد حرف بزنيم مخصوصا يكبار هم بايد از ستم ملي و توهينهائي كه نثار تركها شده و مقوله زبان تركي و علل جلوگيري از آموزش آن و نيز به طور خاص در دوران پهلوي به طور مجزا صحبت كرد كه مي گذاريم براي فرصتي ديگر و مي پردازيم به درگذشت مترجم نامداربه آذين كه پس از عمري دراز حدود نود و سه چهار سال و ماجراهاي سياسي و ادبي فراوان در گذشت و از ميان ما رفت. مي خواستم نظر شما را به طور كلي وبه عنوان كسي كه با شعرو با كارهاي ادبي سر و كار دائمي دارد و لاجرم به آذين گوشه هائي از عمر او را پر كرده بدانم چون مي دانيد به آذين شخصيت نامدار و سئوال برانگيزي است.
يغمائي:
اگر به طور كلي مي خواهيد بدانيد، نظر من هم به طور كلي نظير نظرات صدها گروه و فرد و شخصيتهائي است كه از چپ گرا و راستگرا و ميانه رو در درگذشت به آذين اطلاعيه دادند. آدم به ياد شعر عرفي مي افتد كه گفته است:
چنان با نيك و بد سر كن كه بعد از مردنت عرفي
مسلمانت به زمزم شويد و هند و بسوزاند
البته اقاي به آذين مثل عرفي احتمالا با نيك و بر سر نكرد و در زندگي افت و خيزهاي زيادي داشت و شايد خنده دار و در عين حال غم انگيز باشد كه حتي خامنه اي هم در نمايشگاه كتاب و چند روز قبل از فوت به آذين وقتي به قسمتي مي رسد كه ترجمه هاي به آذين را گذاشته اند مي فرمايند كه:
سلام مرا به آقاي به آذين برسانيد !
و سپس حضرت ولي فقيه به ناشر آثار به آذين مي گويد:
حق الترجمه هاي اقاي به آذين را پرداخت مي كنيد يا نه؟
مي بينيد كه حضرتش گويا هم سه تار مي نوازد و هم حافظ چاپ مي كند و هديه مي دهد و هم دراويش را سركوب مي كند و بسا كارهاي ديگر! در هر حال اكثريت قريب به اتفاق از به آذين به بدي ياد نكردند و از درگذشت او اگر چه مرگ در سن نود و سه سالگي چيزي طبيعي است آنهم در سرزميني مثل مملكت ما كه به يمن حكومتش خيلي از پدر بزرگها از نوه هايشان بيشتر عمر مي كنند! و خلاصه مرگ و مير كالاي ارزاني است كه در دسترس همه هست. در هر حال همه اظهار تاسف كردند وعرف و مجموع نظرات و تسليتها را اگر ملاك بگيريم نشان مي دهد كه آقاي به آذين در جامعه ايران و در مىان كتابخوانان شخصيت مورد احترامى بوده است و در عرصه فرهنگ و ادب ايران با دانستن سه چهار زبان و تجربيات فراوان كارهاي مفيد فراواني كرده است و به همين دليل فقدان او يعني در حقيقت فقدان فيزيكي او و نه فقدان فرهنگي ،چون او با آثارش زندگي فرهنگي خود را مدتها ادامه خواهد داد، باعث تاسف تقريبا همگان شد. نظر كلي من هم همين است. و پس از اين عمر دراز و پر ماجرا روانش قرين آرامش باد.ادامه را در قسمت مصاحبه ها دنبال کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر