چهار هزار چریک!
اسماعیل وفا یغمائی
گوش کنید رفقا!
چهار هزار چریکند
در محاصره چهل هزار خنجر!.
نمی گویم
و نمی دانم
در این ظلمت سفت شده
خورشیدها یند؟
یا ستاره ها؟
فانوسها یند؟
یا شمعهائی در گذرگاه توفان؟
نمی گویم
و نمی دانم
ققنوسند؟
یا سمندر؟
یا کرم شبتاب؟
که در این شب سفت شده
تنها یک نقطه را روشن می کند
اما میدانم
اما این را میدانم رفقا!
اگر خاموش شوند
اگر خاموش شوند
اگر خاموش شوند
تنها ما می مانیم
و مشتی حرف
در این ظلمت سفت شده
در این ظلمت سفت شده
در این ظلمت سفت شده.
گوش کنید رفقا!
پس از چهل سال!
چهار هزار چریک اند
در محاصره چهل هزار خنجر
گوش کنید رفقا!....
چهار اکتبر 2006 میلادی